در مرکز کشوری، «منطقه‌ی» مرموزی پدیدار می‌شود که به نظر می‌رسد نتیجه‌ی سقوط یک شهاب سنگ یا سفینه‌های فضایی باشد. «استاکر» (کایدانوفسکی) یکی از افرادی که به عنوان راهنمای آدم‌های کنجکاو به منطقه راه یافته تصمیم دارد بدون اعتنا به قوانین، در قبال دریافت پول، دو مرد را به آن جا ببرد.
در دوران جنگ جهانی دوم، دو زندانی آمریکایی درحالیکه سعی داشتند از بازداشتگاه 17 فرار کنند، کشته می‌شوند. همین اتفاق باعث می‌شود زندانی‌های دیگر، به وجود یک خبرچین در بین خودشان پی ببرند و فردی به نام «سِفتون» که در بازداشتگاه، بازار سیاه به راه انداخته، مضنون اصلی این جریان می‌باشد.
Chiyan Jinyiwei Qin Hu and his companions believe in “the emperor guards the country, the brocade guards the country, the chivalrous bones hide the rivers and lakes, and a hundred deaths will not leave a name”, and it is a heroic act to protect the country and the country and bravely fight against the rebel forces. Qin Hu, who has always been unruly, is gradually involved in a shocking conspiracy concerning the common people of the world due to the investigation of a bizarre murder case. At the same time, he also uncovers the mystery of his life experience that has been buried for more than 20 years. In the investigation of extremely dangerous cases again and again, the threat of the enemy, the betrayal of his colleagues, and the suspicion of his partners did not destroy Qin Hu’s ambition for justice.
Cameras have been granted privileged access to the oldest regiment in the British Army.
